تا حس شود صدای تو، آب آفریده شد
چشمت غریب بود، شهاب آفریده شد

تحریر گام‌های تو را در جواب آب
رودی که می‌رسد به شتاب آفریده شد

بی مهر تو چه می‌گذرد بر شب قلوب؟
دوزخ جواب بود و عذاب آفریده شد

ربط تو با تراب در ابهام مانده بود
صحرای تشنه کام و سحاب آفریده شد

پرسش مهیب بود: خدایا چگونه‌ای؟
کعبه دهان گشود و جواب آفریده شد

قربان ولیئی

کعبه دهان گشود و جواب آفریده شد

موشک کاغذی بلند شد و پدرم را به اشتباه انداخت

رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی

آفریده ,جواب ,تو ,گشود ,دهان ,کام ,آفریده شد ,و جواب ,گشود و ,جواب آفریده ,دهان گشود

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

varzeshi13 مجید قندی زاده (طلبه و دانش پژوه روان شناسی) Barus Holding Group شکوائیه یک متقاضی ورود به دوره دکتری ناگفته های یک موفرفری آقای رایمون JALEB MALEB چای ارگانیک دوست دارم توهم بدونی اندیشه‌ورزی